پیچ تاریخی

ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

پیچ تاریخی

ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

گاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولیّ‌امر و ولیّ‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
  • ۰
  • ۰

تمدن کور دل

وقتی انسان چیزی را می‏بیند، و عمل رؤیت انجام می‌شود این چشم نیست که می‏بیند بلکه نفس انسان به عنوان یک حقیقتِ مجرد، از طریق چشم می‏بیند، چشم در عملِ رؤیت به عنوان یک ابزار است که به کمک رشته‏های عصبی عمل دیدنِ پدیده‌های مادی را انجام می‏دهد، ولی در عالم خواب و رؤیای صادقه نیازی به چشم نیست. انسان در رؤیای صادقه در عینی که عمل دیدن را انجام می‏دهد و چیزهایی را می‌بیند که بعداً با چشم سر با آن‌ها روبه‌رو می‌شود، نیازی به ابزاری به نام چشم ندارد.

حال از مثال فوق می‌توان متوجه شد، همان طور که فعل و انفعالِ رؤیت، ریشه در باطنی دارد به نام نفس ناطقه، که موجود مجردی است. فعل و انفعالات طبیعت نیز به همین صورت است و با مدیریت عالم باطنی به نام عالم ملکوت انجام می‌گیرد و همان‌‌طور که چشم مظهر رؤیتی است که مربوط به نفسِ مجرد انسان است، طبیعت نیز مظهر قوای ملکوتی است. حتی در قرآن ریشه‌ی تغییر جهت طبیعت و ظهور خشکسالی‌ها را در کفر انسان‌ها تبیین می‌کند(- به تفسیر المیزان در شرح آیه 91 سوره اعراف رجوع شود).  بدین معنی که تمام عکس‌العمل طبیعت را در سنتی معنوی می‏یابد و ظاهر پدیده‏ها را به باطن آن‌ها وصل می‏کند، چیزی که در تمدن غربی به‌کلی مورد غفلت قرار گرفته و موضوعی به نام باطنِ فعّالِ عالَم در منظر آن تمدن قرار ندارد، و به همین جهت گفته می‌شود از نظر قرآن تمدن غربی گرفتار کورچشمی است و عوامل پایدار عالم را نمی شناسد تا با اتصال با آن عوامل از بحران و اضمحلال رهایی یابد.

تحلیل تمدن غربی، به این معنی نیست که جزءجزء آن تمدن را به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار دهیم و بحث کنیم کدام قسمت آن خوب است و کدام قسمت آن بد، بلکه باید توجه کرد که نگاه این تمدن به طرفِ کدام جنبه‌ی هستی است، به طرف جنبه‌ی ثابت و ملکوتی عالم، یا به طرف جنبه‌ی ناپایدار و مادی عالم. تمدن غربی در تهیه‌ی ابزارهای پدیده‏های مادی بسیار موفق بوده اما استعداد دیدن عالم معنا را به کلی از دست داده است.

از آن طرف خداوند علت نابودی تمدن‌ها را در آیه مورد بحث کوربودن دل آن‌ها معرفی می‏کند، به همین دلیل می‏گوییم پیشرفت‌های علمی تمدن غربی در نهایت برای آن‌ها فایده‌ای به همراه ندارد، به تعبیر قرآن: «فَمَا أَغْنَی عَنْهُم مَّا کَانُواْ یکْسِبُونَ»؛  آنچه را به‌دست آوردند آن‌ها را بی‌نیاز نکرد. عرض بنده به این معنی نیست که علم تجربی و یا بهداشت بد است بلکه می‌خواهم بگویم تمدن غربی نمی‌تواند بهره‌ی لازم را از آن‌ها ببرد چون کوردل است و زندگی انسان‌ها را به اصلی پایدار متصل نمی‏کند.

برگرفته از کتاب "علل تزلزل تمدن غرب" نوشته اصغر طاهرزاده

  ➕https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA

https://telegram.me/pichtarikhi

  • ۹۵/۰۵/۲۰

نظرات (۱)

  • سید حسین سیدی
  • درستش هم همینه نفس انسان می بیند و چشم تنها ابزار دیدنه
    به ما سر زده و نظر دهید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی