گفت پیغمبر به آواز بلند:
با توکل زانویِ اُشتُر ببند
گفت شیر: آری ولی ربُّ العباد
نردبانی پیش پای ما نهاد
پایه پایه رفت باید سوی بام
هست جبری بودن اینجا، طَمعِ خام
هر کسی را اختیار و قدرتی است
هر که را گنجینه ی بی منتی است
دست و بازوی شما گنج شماست
حاصل آن بسته بر رنج شماست
پای داری چون کنی خود را تو لنگ؟
دست داری، چون کنی پنهان تو چنگ؟
خواجه چون بیلی به دست بنده داد
بی زبان معلوم شد او را مراد
دست همچون بیل، اشارتهایِ اوست
آخِراندیشی، عبارتهای اوست
سعی شکر نعمتش قدرت بود
جبر تو انکار آن نعمت بود
شکر قدرت قدرتت افزون کند
جبر نعمت از کفت بیرون کند
گر توکل میکنی در کار کن
کشت کن پس تکیه بر جبار کن
#مثنوی_معنوی
#دفتر_اول
لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
https://telegram.me/pichtarikhi
- ۹۵/۰۲/۳۰