چیست دنیا؟ از خدا غافل بُدَن
نِی قُماش و نقره و میزان و زن
مال را کز بهرِ دین باشی حَمول
نِعمَ مالٌ صالِحٌ خواندش رسول
آب در کشتی، هلاک کشتی است
آب اندر زیرِ کشتی، پُشتی است
چونکه مال و مُلک را از دل براند
زآن سلیمان، خویش جُز مسکین نخواند
کوزه ی سربسته اندر آبِ زَفت
از دلِ پر باد، فوقِ آب رفت
بادِ درویشی چو در باطن بُوَد
بر سرِ آب جهان ساکن بود
گر چه جمله ی این جهان، مُلکِ وی است
مُلک در چشمِ دلِ او، لا شَی(هیچ، چیزی وجود ندارد) است
پس دهانِ دل ببند و مُهر کن
پُر کُنَش از بادگیر(روزنی که برای جریان هوا در سقف یا دیوار است) مِن لَدُن
جهد حقّ است و دوا حقّ است و درد
مُنکِر اندر جَحدِ(انکار و ستزه گری) جهدش، جهد کرد
لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
https://telegram.me/pichtarikhi
- ۹۵/۰۴/۰۸