به گفتهی رنهگنون؛
«آدمی هرچه بیشتر در ماده مستغرق گردد، عوامل تفرقه و تضاد در شخصیت او بیشتر شدت و وسعت مییابند وبرعکس، هرچه بیشتر به جانب معنویتِ محض صعود کند، به وحدت نزدیکتر میگردد و وحدت واقعی وقتی حاصل میشود که فکر و عمل خود را با اصول هستی و شریعت واقعی تطبیق دهد»
شریعت الهی از عالم غیب و از طرف پروردگار انسانها، و از عالم وحدت نازل شده است، هرچه جامعه به شریعت الهی نزدیک شود به وحدت نزدیک شده، و هرچه به وحدت نزدیک شود از تضاد و تفرقه جدا خواهد شد و از آن طریق موانع ادامهی حیات زمینی برطرف میشود. و بالعکس؛ هرچه جامعه به ماده نزدیک شود به بیحاصلی عمر و پشیمانی و پوچی میرسد، حتی وقتی متوسط عمر آن جامعه طولانی شود، پوچی آن جامعه گستردهتر شده است. مهم این است که بدانیم خداوند قوانین و سننی دارد که هراندازه به آنها نزدیک شویم میلها و گرایشها طوری مدیریت میشوند که گرفتار بحران و تضاد نخواهند شد. و برعکس؛ هراندازه از خدا دور شویم طبق سنن الهی با دست خودمان زمینهی هلاکت خود را فراهم میکنیم.
قرآن خصوصیات «حیات دنیا» را سرگرمی و فخر و کثرتطلبی در مال و قدرت برمیشمارد، که شروع و ظاهری جذّاب و انتهایی پوچ و بیثمر دارد، مِثْل بوتههای سبز که در ابتدا جذّاب و با طراوتاند ولی پس از مدتی به زردی و پژمردگی میگرایند و به کاه تبدیل میشوند. حال برعکس؛ اگر از افق معنویت به دنیا نگاه شود و در فضای توجه به وحدت، به کثرتها بنگریم، کثرتها در تدبیر وحدت قرار میگیرند و دیگر جنبهی تضاد آنها ما را از روح معنوی به اضطرابها نمیکشاند. به گفته مولوی:
دیگران را تلخ میآید شراب عشق و ما
آن زدست دوستمیگیریموشِکّر میشود
برگرفته از کتاب "علل تزلزل تمدن غرب"نوشته اصغر طاهرزاده
لینک عضویت 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
https://telegram.me/pichtarikhi
- ۹۵/۰۴/۲۷