«اَفَلَمْ یسیرُوا فِی الاَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعقِلُونَ بِها اَوْ اذانٌ یسْمَعُونَ بِها فَاِنَّها لاتَعْمَی الاَبْصارُ وَلکِنْ تَعْمَی القُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُور»
"آیا در زمین گردش نکردهاند تا دلهایی داشته باشند که با آن بیندیشند، یا گوشهایی که با آن بشنوند؟ در حقیقت چشمها کور نیست لیکن دلهایی که در سینههاست کور است."
خداوند در آیهی قبل از آیه فوق، فرمود: «فَکَاینْ مِنْ قَرْیةٍ اَهْلَکْناها وَ هِی ظالِمَةٌ»؛ چه بسیار ملتها و تمدنهایی که به جهت ظلم و انحرافشان نابود شدند و برهم ریختند. سپس فرمود: آیا این مردم نمیروند زمین را سیر کنند، آن هم سیری تاریخی، تا دلهایشان بیدار و گوشهایشان شنوا شود؛ «فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِها»؛ و دارای قلبی بشوند که بتوانند تعقل کنند. «اَوْاذانٌ یسْمَعُونَ بِها»؛ یا گوشی پیدا کنند که بتوانند بشنوند، و از طریق آن تعقل و آن توجه، بصیر و حکیم گردند؟ پیام آیه این است که اگر انسان رمز سقوط تمدنها را بشناسند بصیر میشود. سپس میفرماید: ای پیامبر، کسانی که رو در روی تو ایستادهاند اینها بصر دارند ولی بصیرت ندارند. «فَإنَّها لاتَعْمَی الاَبْصارُ» اینها چشم سرشان کور نیست، «وَلکِنْ تَعْمَی القُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُور» چشم دلشان که در سینههایشان جای دارد کور است.
با یک مقایسهی دقیق میتوان فهمید تمدن امروزِ جهانِ غرب شبیه تمدنهایی است که نابود شدهاند و به واقع فرهنگ غربی، نابودی را در درون خویش دارد، و ارزش بحث از آن جهت است که اگر ثابت شود این تمدن مصداق تمدنهای کوردلی است که نابود شدهاند، حداقل نتیجهی آن این خواهد بود که نباید زندگی خود و ملت را به این تمدن گره زد، و علاوه بر آن روشن میشود سرنوشت کسانی که به این تمدن گره خوردهاند به کجا ختم میشود. نکتهای که لازم است در اینجا بدان اشاره شود این است که بدانیم قدرت فرهنگ غربی از کجاست و اکنون غرب از نظر تاریخی در چه وضعی است و به کجا میرود. با اندکی تأمل بر روی غرب متوجه شویم رؤیایی که غرب در قرن هجدهم در خود میپروراند امروز به پایان رسیده است و همهچیز، ما را دعوت میکند که باید از غرب عبور کرد وگرنه از گردونهی تاریخ بیرون میافتیم.
قسمتی از کتاب "علل تزلزل تمدن غرب" نوشته اصغر طاهرزاده
لینک عضویت 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
- ۹۵/۰۵/۱۴