پیچ تاریخی

ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

پیچ تاریخی

ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

گاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولیّ‌امر و ولیّ‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب با موضوع «نکته های ناب» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

من تفکر را خط اول می دانم؛ چون گرچه انسان همیشه همراه جبر محیط و جامعه و وراثت و غریزه و ... بوده لیکن محکوم این ها نگردیده؛ چون انسان در تضاد جبرها به آزادی رسیده و از محدوده ی روابط تولیدی و رفلکسی های شرطی و غریزه ی جنسی و غریزه ی قدرت طلبی رها شده و می تواند آن گونه که باید و آن گونه که می خواهد فکر کند و به شناخت ها و بینش هایی برسد.

با همین توجه است که ما از مکتب های دیگر فاصله می گیریم و در راه آزادی، آن هم آزادی در سایه جبرها، پیش می رویم.

اگر انسان از یک جبر برخوردار بود، دیگر مساله ای نبود. اما انسان در روابط فکر و سنجش و بهتر طلبی به انتخاب و آزادی می رسد و راه خویش را می یابد و می تواند-اگر خواست-از تلقین و تحمیل و تقلید و عادت ها و سنت ها رها شود و اگر نخواست می تواند همین ها را انتخاب کند، که باز هم انتخاب اوست.

بخشی از کتاب «مسئولیت و سازندگی» اثر "استاد علی صفایی حائری"

لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA

https://telegram.me/pichtarikhi

  • ۰
  • ۰

خواستن خدا یعنی چه؟

خواستن خدا یعنی چه؟ یعنی یک نفر را خدا می خواهد، یک نفر را نمی خواهد؟ با بعضی ها یک نظر خاصی دارد، آنها را می کشاند می برد، بعضی ها را پس می زند؟ این جور نیست قضیه.
اراده ی خدا و مشیت خدا-در مورد معمولی البته- جز در قالب علت های طبیعی و عادی جلوه گری نمی کند.
شما اگر چنانچه خواستید، تصمیم گرفتید، پای یک سخن هدایتگر و روشنگر نشستید و هدایت شدید، خدا خواسته بود که هدایت بشوید. همین شما اگر تنبلی کردید، اگر سستی کردید، اگر راه فهمیدن را روی خودتان یستید، خدا اراده کرده بود که شما نفهمید.
اراده کردن خدا به این معناست که وسایل و اسباب عادی پیش آمده یا نیامده؛ اگر وسایل و علل عادی پیش آمده برای انجام گرفتن این معلول، با اراده شما، با خواست شما، اینجا خدا خواسته، اگر چنانچه شما نخواستید، پیداست که خدا نخواسته؛ نه اینکه نخواستن خدا موجب بشود شما اراده نکنید، نه، شما در اراده کردن آزادید. خدا نخواسته یعنی علت لازم مترتب نشده، این معنی خدا نخواسته.