#مثنوی_معنوی
#دفتر_یکم
خاتمِ مُلکِ سلیمان است، علم
جمله عالم صورت و، جان است علم
آدمی را دشمن پنهان، بسی است
آدمیِّ با حَذَر، عاقل کسی است
#مثنوی_معنوی
#دفتر_یکم
خاتمِ مُلکِ سلیمان است، علم
جمله عالم صورت و، جان است علم
آدمی را دشمن پنهان، بسی است
آدمیِّ با حَذَر، عاقل کسی است
#مثنوی_معنوی
#دفتر_یکم
چند صورت، آخر ای صورت پرست
جانِ بی معنی ات، از صورت نَرَست؟
گر به صورت آدمی، انسان بُدی
احمد و بوجهل، خود یکسان بُدی
نقش بر دیوار مثل آدم است
بنگر از صورت چه چیزِ او کم است؟
جان کم است آن صورت بازتاب را
رَو بجُو آن گوهر کم یاب را
شد سرِ شیران عالم جمله پَست
چون سگ اصحاب را دادند دست
چه زیانستش از آن نقشِ نَفُور
چونکه جانش غرق شد در بحرِ نور
روی خوش سیمایِ آتش را نِگر
لیک خوی آن، کندتان دورتر
وصفِ صورت نیست اندر خامه ها(قلم ها)
عالِم و عادل بُوَد در نامه ها
عالِم و عادل همه معنی است و بس
کِش نیابی در مکان و پیش و پس
می زند بر تن ز سویِ لامکان
می نگنجد در فلک، خورشید جان
لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
https://telegram.me/pichtarikhi
چیست دنیا؟ از خدا غافل بُدَن
نِی قُماش و نقره و میزان و زن
مال را کز بهرِ دین باشی حَمول
نِعمَ مالٌ صالِحٌ خواندش رسول
آب در کشتی، هلاک کشتی است
آب اندر زیرِ کشتی، پُشتی است
چونکه مال و مُلک را از دل براند
زآن سلیمان، خویش جُز مسکین نخواند
کوزه ی سربسته اندر آبِ زَفت
از دلِ پر باد، فوقِ آب رفت
بادِ درویشی چو در باطن بُوَد
بر سرِ آب جهان ساکن بود
گر چه جمله ی این جهان، مُلکِ وی است
مُلک در چشمِ دلِ او، لا شَی(هیچ، چیزی وجود ندارد) است
پس دهانِ دل ببند و مُهر کن
پُر کُنَش از بادگیر(روزنی که برای جریان هوا در سقف یا دیوار است) مِن لَدُن
جهد حقّ است و دوا حقّ است و درد
مُنکِر اندر جَحدِ(انکار و ستزه گری) جهدش، جهد کرد
لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
https://telegram.me/pichtarikhi
#مثنوی_معنوی
#دفتر_یکم
کافرم من، گر زیان کرده است کس
در رهِ ایمان و طاعت، یک نفس
سَر، شکسته نیست، این سر را مَبَند
یک دو روزی جهد کن، باقی بخند
مکرها در کسبِ دنیا، بارِد(سرد و ناخوشایند،نابجا) است
مکرها در تزکِ دنیا، وارد (جایز و روا)است
مکر آن باشد که زندان حُفره کرد
آنکه حُفره بست، آن مکری است سرد
این جهان زندان و ما زندانیان
حُفره کن زندان و خود را وارهان
لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA
https://telegram.me/pichtarikhi
شعر زیبای سید محمد مهدی شفیعی در محضر رهبر معظم انقلاب/ خرداد٩٥
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند
مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند
قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر "الزهرا" و آبادان چه فرقی میکند
مرز ما عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی میکند
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند
شعله در شعله تن ققنوس میسوزد ولی
لحظه آغاز با پایان چه فرقی میکند
گفت پیغمبر به آواز بلند:
با توکل زانویِ اُشتُر ببند
گفت شیر: آری ولی ربُّ العباد
نردبانی پیش پای ما نهاد
پایه پایه رفت باید سوی بام
هست جبری بودن اینجا، طَمعِ خام