پیچ تاریخی

ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

پیچ تاریخی

ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

گاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است.

امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولیّ‌امر و ولیّ‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
  • ۰
  • ۰



از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و درعصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌کند، و حکومت و سیاست و سررشته‌داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ  و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است!

بخش کوتاهی از وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)
http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=9447

لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA

https://telegram.me/pichtarikhi

  • ۰
  • ۰

قرآن ما را متوجه این نکته‌ی مهم می‌کند که هرجا علمی جدای از راه‌کارهای پیامبران به صحنه آمد بشر را با ناکامی روبه‌رو می‌کند و از طریق همان علم دچار بحرانی می‌شود که منجر به نابودی بشریت است. می‌فرماید:
«اَفَلَمْ یسیرُوا فِی الاَرْضِ فَینْظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا اَکْثَرَ مِنْهُمْ وَ اَشَدَّ قُوَّةً و اثاراً فِی اَلاَرضِ فَما اَغْنی عَنْهُمْ ماکانُوا یکْسِبُونَ، فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ماکانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ»؛

  • ۰
  • ۰

 ما بِزور هیچ‌کس را به اسلام دعوت نمیکنیم؛ ما بِزور هیچ کشوری را تحت سلطه‌ی دنیای اسلام قرار نمیدهیم؛

 ما مثل اروپایی‌ها عمل نمیکنیم؛ ما مثل آمریکا عمل نمیکنیم.

 اروپایی‌ها راه افتادند از یک جزیره در کنار اقیانوس اطلس رفتند تا اقیانوس هند، یک کشور عظیم مثل هند را و همچنین چند کشور اطراف آن را بِزور تصرّف کردند و غارت کردند و خودشان ثروتمند شدند و آنها را به خاک سیاه نشاندند؛ این‌جوری پیش رفتند.

  • ۰
  • ۰

من تفکر را خط اول می دانم؛ چون گرچه انسان همیشه همراه جبر محیط و جامعه و وراثت و غریزه و ... بوده لیکن محکوم این ها نگردیده؛ چون انسان در تضاد جبرها به آزادی رسیده و از محدوده ی روابط تولیدی و رفلکسی های شرطی و غریزه ی جنسی و غریزه ی قدرت طلبی رها شده و می تواند آن گونه که باید و آن گونه که می خواهد فکر کند و به شناخت ها و بینش هایی برسد.

با همین توجه است که ما از مکتب های دیگر فاصله می گیریم و در راه آزادی، آن هم آزادی در سایه جبرها، پیش می رویم.

اگر انسان از یک جبر برخوردار بود، دیگر مساله ای نبود. اما انسان در روابط فکر و سنجش و بهتر طلبی به انتخاب و آزادی می رسد و راه خویش را می یابد و می تواند-اگر خواست-از تلقین و تحمیل و تقلید و عادت ها و سنت ها رها شود و اگر نخواست می تواند همین ها را انتخاب کند، که باز هم انتخاب اوست.

بخشی از کتاب «مسئولیت و سازندگی» اثر "استاد علی صفایی حائری"

لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA

https://telegram.me/pichtarikhi

  • ۰
  • ۰

دامن زدن به مسئله‌ی شهوت - که متمرکز بود روی مسئله‌ی زنها؛ و امروز می‌بینید که در دنیا بدتر از اینها دارد میشود، این مسئله‌ی همجنس‌بازی و همجنس‌گرایی و این ازدواجها و خانواده‌های دو جنس مشابه و مانند اینها - اینها چیزهایی است که به زبان آسان می‌آید؛ اینها چاله‌های عظیم و عمیق و خطرناکی است پیش پای آن تمدّن و کسانی که آن تمدّن را دارند اداره میکنند و پیش میبرند؛ لغزشگاه عجیبی است، پدر اینها را درخواهد آورد؛ حالا این نیمه‌ی راه است، نیمه‌ی سراشیبی است. البتّه به نظر من قادر هم نیستند جلوی آن را بگیرند. یعنی مشکل آنها از این حرفها گذشته است.

#رهبر_انقلاب در دیدار با جمعی از بانوان فرهیخته حوزه و دانشگاه  92/02/21

لینک عضویت در کانال پیچ تاریخی
https://telegram.me/joinchat/BSbh0zvawpyjs5zDM3LsgA

https://telegram.me/pichtarikhi

  • ۰
  • ۰

✍سالهاست که کشور های غربی و تمدن غرب مدعی مدافع حقوق زنان هستند و یکی از اهداف خود را  آزادی زنان از چنگال ظالم مردان می نامند(بالاخره قاعدتا اگر ظالمی باشد  این مردان هستند که زنان را از حقوقشان محروم می کنند و به زنان ظلم می کنند). برای تحقق این هدف نظریه پردازی ها و تدابیر زیادی اندیشیده شد و اجرا شد شاید بتوان یکی از مهمترین نظریه های این تمدن را آزادی پوشش و جنسی نام ببرد.
به نظرم زمان آن رسیده است که در عمل دستاورد های مدافعان حقوق زنان و آثار این نظریه ها را بررسی کنیم  باید ببینیم این مساله چقدر توانسته است برای زنان آرامش بیاورد و آنها بتوانند با آزادی کامل و خیال راحت به امور روزمره خود در جامعه بپردازند.

  • ۰
  • ۰

توکل یا تلاش؟

گفت پیغمبر به آواز بلند:
با توکل زانویِ اُشتُر ببند

گفت شیر: آری ولی ربُّ العباد
نردبانی پیش پای ما نهاد

پایه پایه رفت باید سوی بام
هست جبری بودن اینجا، طَمعِ خام

  • ۰
  • ۰

در تمدن امروز انسان معتقد است، همه کاره ی عالم انسان است و حتی برای نفس ناطقه، در درمان بیماری ها نقشی قائل نیست، به عنوان مثال روش در مان طب جدید در مقابل حساسیت ها این است که با تجربه و آزمایش، آنتی هیستامین بسازد و تجویز کند. در این صورت شخص مریض از طریق تجویز پزشک مواد ضد حساسیت را به اندازه ای مصرف می کند که فعلا بهبودی یابد و بیماری او رفع شود، در حالی که نفس ناطقه ی انسان در مقابل عوامل آلرژی زا، به اندازه ای موادِ ضد حساسیت تولید می کند که به سایر قسمت های بدن آسیب نرساند.

  • ۰
  • ۰

تمدن بحران ساز

موفقیت های ظاهری تمدن جدید نباید موجب شود تصور کنیم که بحران های ایجاد شده، به کمک همین تمدن، قابل رفع است. در حالی که این تمدن هرگونه اقدامی برای رفع آن بحران ها انجام دهد، بحران جدیدی را به وجود می آورد. چگونه می توان از تمدنی که ماهیتاً بحران ساز انتظار داشت که بحران های خود را از بین ببرد؟ تمدن بحران ساز، نه تنها بحران خود را از بین نمی برد، بلکه با تلاش و اقدام که برای رفع بحران می کند، بحران جدید به وجود می آورد و تا وقتی که موضع گیری خود را نسبت به طبیعت-که ریشه در بینش او دارد- عوض نکند، هر روز بحران ها افزون می گردد.

  • ۰
  • ۰


جهان به اصطلاح سوم با آرزوی به دست آوردن مدرن ترین ابزار همواره باید به دنبال غرب بدود و همه بود و نبود خود را قربانی چنین آرزویی نماید، چون هر چه را از غرب بگیرد، باز نوع مدرن تری را در پیش رو دارد که آرزوی داشتن آن را می کند و لذا هرگز به خود نمی آید و هرگز نمی تواند از خود شروع کند، مگر آن که در راستای اهداف مقدسی که برای خود تعیین کرده تکنولوژی را در حدّی متعادل گزینش کند. وقتی برنامه ها در هماهنگی با اهداف مشخص شد، آن ابزاری برای ما مفید است که در راستای برنامه و با توجه به اهداف به کمک ما بیاید، حالا هر چه ساده تر باشد کمتر ما را اسیر خود می کند و زودتر می توانیم از خود شروع کنیم.